مسافرت
کوثر جون یه 15 روزی مسافرت بوده گلم مامان و کوثر جون با هم رفتیم پیش مامان جون لار خیلی خوش گذشت حیف که باباجونی نبود و همش دلمون براش تنگ میشد خلاصه کوثری ما که خنده هاش دل همه رو برده بود همه رو به وجد می آورد الان هم همه دلشون براش تنگ شده - مامان جونش و خاله جون خیلی دلتنگشن همین طور کوثر هم دلتنگشونه از وقتی از سفر برگشتیم همش کوثر جون می خوابه فکر کنم می خوابه تا خواب مامان جون و آقاجون و خاله جون و دایی هاش رو ببینه ایشاالله که زودی زود دوباره همشون رو ببینه راستی تو این مسافرت کوثر ما یه زن دایی ناز و خوشگل هم گیرش اومد این دومین عروسی بود که کوثر جون توش شرکت کرده بعد از تولدش ...
نویسنده :
زینب فتوحی
0:00